« به انسان بودنت شک کنحجاب »

مردم اینجا چقدر مهربانند!

دیدند کفش ندارم، برایم پاپوش دوختند …

دیدند سرما می خورم، سرم کلاه گذاشتند

و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری

و دیدند هوا گرم شد، پس کلاهم را برداشتند …

چون دیدند لباسم کهنه و پاره است به من وصله چسباندند

چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم، محبت کردند و حسابم را رسیدند

خواستم در این مهربانکده خانه بسازم ، نانم را آجر کردند گفتند کلبه بساز …

روزگار جالبیست!

مرغمان تخم نمی گذارد ولی هر روز گاومان می زاید

     «زنده یاد حسین پناهی»


موضوعات: داستان اخلاقی
   یکشنبه 7 آذر 1395


فرم در حال بارگذاری ...

اسفند 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  
دنیای عجیبی شده است برای دروغ هایمان خداراقسم میخوریم و ب حرف راست ک میرسیم میشود جان تو . . .
جستجو
//Ashoora.ir|Clock Beginsساعت فلش مذهبی//Ashoora.ir|Clock Ends
خدایا پناهم باش